answers

this blog has stoped working

answers

this blog has stoped working

۵ شنبه ۵ دی / قیام امام حسین علیه السلام و احیای فرهنگ دینی

1- آیه 32 سوره احزاب، توقع خداوند از چه کسانی را مطرح می‌سازد؟
الف)یاران پیامبر
ب ) همسران پیامبر
ج) فرزندان پیامبر
2- قیام امام حسین علیه السلام چه آثار فرهنگی به دنبال داشت؟
الف) مبارزه با تفکرات غلط جامعه
ب) احیای فرهنگ اصیل اسلامی
ج) هردو مورد
3- نماز امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا چگونه بود؟
الف) به جماعت در برابر دشمن
ب) به جماعت در زیر خیمه‌ها
ج) به تنهایی در برابر دشمن
4- آخرین سخنان امام حسین علیه السلام درباره چه امری بود؟
الف) سفارش به نماز
ب) دفاع از ناموس
ج) یادآوری عذاب الهی
5- امام حسین علیه السلام هنگام ورود به سرزمین کربلا، چه تصمیمی برای دشمن گرفت؟
الف) بستن آب به روی دشمن
ب) مسموم کردن آب برای دشمن
ج) ذخیره آب برای دشمن 


+برای نمایش جزئیات به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.
موضوع: قیام امام حسین علیه السلام و احیای فرهنگ دینی
تاریخ پخش: 05/10/87
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
چند جلسه بحثمان راجع به توقعات نابجا بود، ولی از بعضی‌ها باید یک توقعاتی داشت. گفتیم: توقعات نا بجا! امروز می‌خواهیم بحث کنیم در این جلسه توقعات به جا، یک توقعات به جایی هم ما داریم. موضوع بحث توقعات به حق. از برادر بزرگ توقع داریم که مثل پدر باشد. خواهرها و برادرها را اذیت نکند. به جا است. خدا در قرآن می‌گوید: زن‌های پیغمبر، از شما یک توقع دیگر است. «یا نِساءَ النَّبِی‏» ای خانم‌های پیغمبر! «لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ» (احزاب/32) شما با باقی زن‌ها فرق می‌کنید. شما چهره‌ی مکتبی دارید. اگر خدای نکرده خلافی بکنید پدر و مادر در خانواده، حالا چون روز خانواده را هم داریم، توقع از پدر و مادر این است که اگر هم یک ناراحتی دارند، روبروی بچه‌شان این ناراحتی‌ها را به هم منتقل نکنند. این بچه نگاه می‌کند، با چشم‌هایش کار پدر و مادر را فیلم برداری می‌کند. با گوش‌هایش حرف‌ها را ضبط می‌کند. این جسارتی که از همسر به همسر شد، این بچه هم در آینده نسبت به همسرش خواهد کرد. خانواده، خانواده نیست. کلاس است. تمام حرکات پدر و مادر روی روح بچه اثر می‌کند. پدری که سیگار لب می‌گیرد، بچه‌اش هم خودکار لب می‌گیرد.
1- توقع رفتار شایسته از مومنان و سادات
 حالا، توقعات به جا، شقرانی خلافی کرد، امام صادق فرمود: تو سید هستی. چون سید وصل به ما هست، نباید خلاف بکند. تو مکه رفتی. تو خانم و حاج خانم، با این چادر مشکی، با این نمی‌دانم حجاب کاملی که داری باید این کلمه از دهانت بیرون بیاید. مردم از روحانی یک توقع دیگری دارند. از استاد دانشگاه، از دانشجو، به هر حال این توقعات، توقعات به حقی است. حدیث داریم اگر همسایه‌ی مسجد نمازش را در مسجد نخواند، نمازش نماز کاملی نیست. نماز بدی است. تو همسایه‌ی مسجد هستی. توقع از همسایه‌ی مسجد. مغازه‌های اطراف مسجد یک توقعی از آنها است. خدا گفته: «یا أَهْلَ الْکِتاب‏» (آل‌عمران/65) یعنی شما که اهل کتاب هستید، «یا أَهْلَ القلم» شما که اهل قلم هستید. «یا أَهْلَ الْکِتاب» در قرآن است. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» (بقره/104) شما که ایمان دارید. تو که همسایه‌ هستی، همسایه نباید نسبت به همسایه بی‌تفاوت باشد. به هر حال، از یک افراد توقع هست.
حالا چون بحث در آستانه‌ی ماه محرم پخش می‌شود، چه توقعی از حزب اللهی‌ها هست که عزاداری می‌کنند؟ اصلاً قیام امام حسین برای این بود فرهنگی را بکوبد، فرهنگی را احیا کند. من تقاضا دارم که اگر خطاطی هست، نقاشی هست، این یک تابلو است. تمام کربلا را، پیام کربلا را تمامش را که بنده قابل نیستم، نمی‌توانم تمام حرف را بفهمم. به اندازه بیست دقیقه می‌خواهم صحبت کنم یا بیست و پنج دقیقه، پیام کربلا را می‌گویم، یک تابلو است.
2- قیام امام حسین علیه السلام ،  در برابر فرهنگ غلط حاکم بر جامعه
بسم الله الرحمن الرحیم، امام حسین چه فرهنگ و فکری را کوبید؟ چه فرهنگ و فکری را زنده کرد؟ امام حسین، با حرکتش یک تفکر را کوبید. یک تفکر را زنده کرد. تفکری که کوبید این است. نصفش را من می‌گویم. نصفش را شما بگویید. چون این جزء زندگی خانواده‌ی ما شده است. اما فرهنگی که کوبید. می‌گویند: «با یک گل بهار نمی‌شود» امام حسین فرمود: این غلط است. من یک نفر هستم، کربلا رفتم و بهار شد. با یک سید حسن نصرالله لبنان بهار می‌شود. با یک امام خمینی ایران بهار می‌شود. با یک قیام کربلا تاریخ عوض می‌شود. اینکه می‌گویند: با یک گل بهار نمی‌شود غلط است.
 2- نصفش را من می‌گویم. نصفش را شما بگویید. خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو امام حسین فرمود: مرگ بر این شعار! من همرنگ جماعت نشدم. همه گفتند: یزید! ما 72 نفر بودیم گفتیم: یزید نه! همه دنیا گفتند: یزید! گفتیم: نه! ما همرنگ جماعت نمی‌شویم.
3- «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل» یعنی دست ما کجا، خرما کجا، یعنی ما حریف آنها نمی‌شویم. امام حسین گفت: ما حریف می‌شویم.
«سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند» امام حسین فرمود: این فکر غلط است. ممکن است سر شما درد نکند، اما به خاطر جامعه باید دستمال به سرت ببندی. به امام حسین گفتند: شما برو، زندگی‌ات مرفه است. گفت: مسئله‌ی من نیست که زندگی‌ام مرفه باشد، من شهید می‌شوم که مردم زنده شوند. چوب در سر میخ می‌خورد اما عوضش این چوب‌ها به هم محکم می‌شود و متصل می‌شود.
یک شعار دیگر، از این شعارهای غلطی که در خانه‌ها هست. «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» امام حسین فرمود: این شعار هم غلط است. من ضامن دین دیگران هم هستم. نباید امام حسین بگوید: آقا ما نماز شبمان را می‌خوانیم، بچه‌هایمان‌ را هم خوب تربیت می‌کنیم، بچه‌هایمان را هم مدرسه‌ی غیر انتفاعی می‌فرستیم، معلم سر خانه می‌گیریم، مسجدشان می‌بریم، مشهدشان می‌بریم، عمره‌شان می‌بریم. من دین بچه‌هایم را حفظ می‌کنم. بچه‌های همسایه هم هرطور شد، شد. «موسی به دین خود، عیسی به دین خود» غلط است.
یک شعار دیگر، «دین از سیاست جداست» امام حسین فرمود: این هم غلط است. دین عین سیاست است. اصلاً من می‌روم که رژیم بنی امیه را سرنگون بکنم.
«یک دست صدا ندارد» امام حسین فرمود: این هم غلط است. یک دست صدا دارد. ببینید! بله ممکن است یک دست از این طرف برود صدا ندارد. اما بیاید به پیشانی بخورد، صدا دارد. یعنی گاهی انسان باید خودش بزند. حضرت امیر «فضرب علی خده» حضرت امیر در گوش خودش زد. دید مردم همینطور نشستند، بوف....! «قاتلکم الله» خدا مرگتان بدهد. «یا اشباح بلا ارواح» لاشه‌های بی‌روح! «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ» (نهج‌البلاغه/70) نامردهای مرد نما! «قبحاً لکم» صورتتان قبیح باد. «تباً لکم» خدا مرگتان بدهد. یعنی گاهی باید فحش داد. گاهی باید نفرین کرد. گاهی آدم باید خودش را بزند. گاهی باید دست به عملیات انتحاری بزند، تا یک موجی ایجاد شود. منتهی طبق وظیفه، نه عقده، نه غیظ، نه غضب! یعنی طبق فتوای مرجعیت. پس ببینید فرهنگ غلط! چند فرهنگ غلط در خانه‌های ما هست. با یک گل بهار نمی‌شود، غلط است. خواهی نشوی رسوا، غلط است. دست ما کوتاه و خرما بر درخت، غلط است. نخیل، خرما بر نخیل! یک دست صدا ندارد غلط است. سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند، غلط است. عیسی به دین خود، موسی به دین خود غلط است. دین از سیاست جداست، غلط است. امام حسین قیام کرد تا بگوید: این شعارهای لغو را کدام کس در حلق شما گذاشته است؟ کدام شاعر گفته: «خواهی نشوی رسوا»؟ چه کسی گفت: «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل»؟ بنابراین اگر خواسته باشید دینتان را از شاعر بگیرید، امام حسین فرمود:  من ریشه‌ی همه‌ی اینها را می‌زنم. این فرهنگ غلط را کوبید.
3- قیام امام حسین علیه السلام، احیای فرهنگ درست دینی
اما چه فرهنگی را احیا کرد؟ سراغ این برویم. 1- بی‌اعتنایی به تهدید و محاصره‌ها. دشمن وقتی می‌خواهد کسی را بترساند، می‌گوید: اینها را در محاصره‌ی اقتصادی می‌گذاریم. امام حسین خندید. گفت: بایستند. محاصره‌ی اقتصادی چیست؟ آب به من نمی‌دهی بخورم. آب برای علی اصغر هم پیدا نمی‌شود. من زیر بار محاصره‌ی اقتصادی نمی‌روم. تشنه شهید می‌شوم، بله قربان به تو... محاصره‌ی نظامی! باز هم امام حسین خندید. گفت: شما سی هزار نفر کربلا جمع شوید، 72 نفر را در محاصره قرار دهید. من زیر بار نمی‌روم. این فرهنگ است. این فرهنگ است. زیر سم اسب می‌روم، زیر بار زور نمی‌روم. این یک فکر است. ای کاش این هیئت‌های ما که عَلمات بلند می‌کنند، آهن سر دل می‌کشند، عوض آهن ملامین، این کلمات را روی ملامین بنویسند، هم سبک است، هم ببینند امام حسین چه گفته است. کبوتر روی علامت هیچ پیامی ندارد. اما این شعارها، دنیا را تکان می‌دهد. من این را قبلاً هم گفتم، باز هم تکرار می‌کنم.
رهبر هندوها در هندوستان با سی، چهل تا بنز ضد گلوله این طرف و آن طرف می‌رود. روز عاشورا پا برهنه می‌شود، می‌دانید هندوستان کشور اسلامی نیست. مسلمان‌هایش بسیار قلیل هستند. اما کل کشور میلیاردی هندوستان روز عاشورا تعطیل می‌کنند. تعطیل رسمی حکومتی است. برای اینکه رهبرشان می‌گوید: من پیغمبر را هم قبول ندارد، امیرالمومنین را قبول ندارد. می‌گوید: من امام حسین را قبول دارم. برای اینکه این زیر سم اسب رفت، زیر بار زور نرفت. بچه‌های ما باید این را تابلو کنیم، در مدرسه بزنیم. علمات کش‌های ما این پیام‌ها را سر دل بکشند و در خیابان‌ها راه بروند. اگر بنا است آهن باشد خوب آلمینیوم سبک تر است. اگر هم بنا است پر قو باشد و پر طاووس باشد، خوب این حرف‌ها از پر طاووس بهتر است. ما باید بنشینیم یک خرده فکر کنیم. چه کسی این علمات آهن بی معنا را سر دل ما گذاشت؟ عزاداری، عزاداری است.
4- ارزش عزاداری برای امام حسین علیه السلام
شما نمی‌دانید عزادارها چه مقامی دارند؟ عزاداران اشکشان وصل به اشک انبیا می‌شود. چون همه‌ی انبیا برای امام حسین گریه کردند. هرکدام تاریخ حسین را شنیدند گریه کردند. عزاداری یعنی اتصال به انبیا، یک شعر برای امام حسین خواندن، خیلی مقام دارد. بعضی از بزرگان گفته بودند، ما حاضر هستیم تمام کتاب‌های علمی‌مان را با یک شعر شاعر، عوض کنیم. عزاداری خیلی مهم است. عزاداری یعنی هم نوا شدن با زهرا و امیرالمومنین. عزاداری یعنی هم نوا شدن با حضرت مهدی! کار عزاداری خیلی مهم است. منتهی خوب از عزادارها یک توقعاتی هم هست. توقع این است که عزادارها گناه نکنند. به اسم عزاداری راحت گناه نکنند. سد معبر گناه است. از کنار خیابان عزاداری کنند، که اگر یک کسی بلیط پرواز دارد، زن زائو دارد، مریض دارد، کار دارد، یک کاری است که باید عجله رانندگی کند، این پشت فرمان نشسته است در خیابان هیئت است. از کنار خیابان سد معبر گناه است. نمی‌شود گفت: چون عاشورا است، این گناه حلال می‌شود. عاشورا حرام خدا را حلال نمی‌کند.
توجه به وقت داشته باشند. این حسینیه وقف است. چرا میخ می‌کوبی؟ می‌خواهیم سیاه پوش کنیم. آیا درست است مثلاً ما دیوارها را زخمی کنیم به خاطر سیاه پوش کردن؟ طوری عزاداری کنیم که گناه نشود. یک حدیث است، من برایتان بخوانم. امام حسین وقتی از مکه آمد، «اشْتَرَى الارض نَیْنَوَى» (اشْتَرَى النَّوَاحِیَ الَّتِی فِیهَا قَبْرُهُ مِنْ أَهْلِ نَیْنَوَى وَ الْغَاضِرِیَّةِ بِسِتِّینَ أَلْفِ دِرْهَم وَ تَصَدَّقَ بِهَا عَلَیْهِمْ وَ شَرَطَ أَنْ یُرْشِدُوا إِلَى قَبْرِهِ وَ یُضَیِّفُوا مَنْ زَارَهُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ‏) (مستدرک/ج14/ص61) یعنی زمین منطقه کربلا را خرید. «بِسِتِّینَ أَلْفِ دِرْهَم‏» 60 هزار درهم داد، منطقه را خرید. «اشترط علیهم» به مردم منطقه شرط کرد. «وَ یُضَیِّفُوا مَنْ زَارَهُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ» گفت: سه روز زوارهای من را پذیرایی کنید. زمین کربلا را خرید یعنی چه؟ یعنی اگر من می خواهم قیام کنم، انقلاب کنم، خونم را در راه خدا ریخته شود، خون من در زمین مردم ریخته نشود. شما چرا با کفش روی فرش مسجد می‌آیی؟ می‌خواهی سینه بزنی قربان پایت! عزاداریت خیلی ارزش دارد. اما با کفش گلی روی فرش مسجد می‌آیی؟ عزاداری باید... شما نمی‌دانید ایران چه کرد؟ این عزاداران عزیز ما که ظهر عاشورا وسط خیابان نماز خواندند، فهمیدی چه شد؟ اثر عزاداری ظهر عاشورا از ایران، به کویت و قطر و پاکستان رفت و از آنجا به آمریکا و در بزرگترین شهرها نیویورک رفت و در نیویورک وسط خیابان شیعه‌ها نماز جماعت خواندند. این صدور انقلاب چیست؟ چطور آنها به ما تهاجم فرهنگی می‌کنند، ما چرا مکتبمان... ما یک حسین داریم. اصلاً حسین انرژی هسته‌ای! کدام کشور می‌گوید: یا حسین!70 میلیون پیراهن سیاهپوش بدون پول و تشویق و اضافه کار و مأموریت، 70 میلیون میریزند و می‌آیند. چه کسی می‌تواند بگوید: یک کلمه یا حسین بگو، هفتاد میلیون در خیابان می‌ریزند. شما در خیابان آمریکا برو بگو: یا رئیس جمهور! ببین این ده هزار تا می‌آیند یا نه؟ در هر کشوری هرکس را صدا بزنی اینقدر جمعیت ندارد. یک یا حسین می‌گویید، 70 میلیون آدم عاشقانه می‌آید. این عاشورا انرژی هسته‌ای است. انرژی هسته‌ای که در طبیعت نیست. در تاریخ هم هست. در مخ شما هم هست. در مخ بنده هم هست. در آیات قرآن هم هست. اینها را خیلی ساده نگیریم. حدیث در مستدرک الوسائل، جلد 14 صفحه‌ی 61 است. امام حسین زمین کربلا را خرید.
5-آزاد گذاردن یاران در شب عاشورا
عاشورا به ما چه گفت؟ عاشورا گفت: سرباز امام حسین باید آزاد باشد. شب عاشورا امام حسین فرمود: هرکس می‌خواهد برود، برود. هرکس می‌خواهد بماند، بماند. اینها سرو کارشان با من است. کار به شما ندارند. چراغ خاموش است. از تاریکی استفاده کنید. هرکس می‌خواهد برود، برود. الله اکبر! الله اکبر! الله اکبر! روی کره‌ی زمین، کدام فرمانده‌ی نظامی شب عملیات به سربازها می‌گوید: هرکس می‌خواهد برود، برود. شب عملیات می‌خواهی بروی، برو. اصلاً تو را در عمر برای امشب نان دادم. نه! فرمود: حتی امشب باید آزاد باشد. اینها خیلی مهم است. روی کره‌ی زمین در هیچ پادگانی نیست. اینها فرهنگ است. فرهنگ اراده و توکل! الله اکبر! تشنگی قبول، تنهایی قبول، غربت قبول، اسارت خانواده قبول، تسلیم می‌شوی؟ نه! این خیلی مهم است. آدم‌هایی که در خیابان راه می‌روند بعضی‌هایشان یک بستنی به آنها بدهی 32 دروغ برایت می‌گوید. یک سکه در مشت او بگذار، اصلاً یک شام و ناهارش بده، فکرش را بخر. آدم‌ها هستند خودشان را با یک بستنی، با یک آب هویج با یک شکلات، با یک حواله ماشین، با یک قطعه زمین خودشان را می‌فروشند. اصلاً نه خودشان را، خودشان، دینشان، آبرویشان را همه چیز را، خون شهدا را، امام حسین هرکاری کردند... شاعر می‌گوید: حسین جان! تو چه کسی هستی؟ بدنت سوراخ، سوراخ شد. اما نتوانستند اراده‌ی تو را سوراخ کنند.
فرهنگ اراده، توکل، صبرو مقاومت، فرهنگ رضایت خدا در هر شرایط. این امام حسینی که الآن زیر سم اسب است، یک زمانی روی دوش پیغمبر بود. روی دوش پیغمبر کجا، زیر سم اسب کجا؟ ولی هردو را گفت: راضی هستم. الآن اگر مدیر کل ما معاون شود، قهر می‌کند. اگر یک استانداری یک جا استاندار باشد دیگر در آن استان نمی‌ایستد. می‌گوییم: حالا استاندار بودی، الآن استاندار نیستی. می‌گوید: نه! دیگر صلاح من نیست در این استان باشم. من در این شهر رأی نیاوردم، دیگر صلاح نیست در این شهر نفس بکشم. باید جیم شوم.گاهی وقت‌ها یک خرده جا به جا می‌شود ما قهر می‌کنیم. خیلی خواص ما یک جاهایی قهر می‌کنند. ولی امام حسین روی دوش پیغمبر گفت: راضی هستم، زیر سم اسب هم گفت: راضی هستم. آدم در طول تاریخ هست که دوش پیغمبر و زیر سم اسب برایش یک طور باشد. اصلاً خدا یک چنین آدمی را در تاریخ خلق کرده است؟ جای دیگر نیست، ما نمی‌دانیم امام حسین چه کرد؟
 افشاگری، قشنگ گفت: «و ان یزید» چه کسی است؟ چه کسی است؟ چه کسی است؟ چه کسی است؟ چه کسی است؟ شما نگاه کنید ده‌ها سال صدام در عراق جنایت کرد، یک عراقی جرئت نکرد روی چهارپایه سیمای صدام را به مردم معرفی کند. ده‌ها سال ستم کشیدند، و یکی پیدا نشد چهره‌ی صدام را... آنها هم که پیدا شدند، شهید شدند. قرآن بخوانم «وَ لِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُجْرِمین‏» (انعام/55) پیغمبر یکی از راه‌های تو و مأموریت‌های تو این است که راه مجرمین را به مردم بگویی. افشاگری کنی. فرهنگ افشاگری!
فرهنگ اینکه بود و نبود و کمبود امکانات سبب تعطیل شدن وظیفه نیست. آخر بعضی‌ها می‌گویند: والله! پول نداشتیم. نمی‌دانم نشد، نشد، نشد. مگر کربلا امکانات بود؟ مگر کربلا  کمبود نبود؟ نبود امکانات یا کمبود امکانات دلیل بر تعطیل شدن وظیفه نیست. آقا کتاب نداشتم بی‌سواد شدم. خیلی‌ها کتاب ندارند، کتابخانه می‌روند. خیلی‌ها تنهایی نمی‌توانند کار بکنند، جمع می‌شوند کار را انجام می‌دهند.
6- اقامه نماز امام حسین و یارانش، در برابر تیرهای دشمن
فرهنگ اقامه‌ی نماز در برابر رگبار! الله اکبر! در طول تاریخ نماز، کدام نمازخوان بوده است که دو رکعت نماز بخواند سی تیر به او بزنند؟ در تاریخ یک چنین نمازی را خدا سراغ ندارد. اگر بگوییم: خدا سراغ ندارد شاید درست گفته باشم. نماز امام حسین شکسته و دو رکعتی بود. سی تا تیر برای دو رکعت نماز! خوب این چه نمازی بود؟ فرهنگ است. خانم به خاطر اینکه لاک زده است، می‌گوید: نماز نمی‌خوانم. می‌گوید: حیفم می‌آید. لاک‌ها پاک می‌شود. آقا به خاطر اینکه اتوی شلوارش به هم نخورد، می‌گوید: نمی‌توانم اینجا نماز بخوانم. آنوقت می‌گوییم: قضا می‌شود، می‌گوید: آخر شلوارم اتو دارد. ما گیر اتو هستیم. گیر لاک هستیم. امام حسین گیر سی تا تیر نبود. امام حسین هرچه حرف می‌زنی انفجار است.
امر به معروف و نهی از منکر، فرمود: من می‌روم برای اینکه امر به معروف و نهی از منکر بکنم. آنوقت در عزاداری‌های ما نباید منکر واقع شود. صدای بلندگوی عزاداری و طبل بی‌وقت زدن اشکال دارد. ظهر یا هرکجا هستید عزاداران عزیز نماز جماعت بخوانند. یا اگر یک وقت بارندگی است، سد معبر است، امکان نماز برقرار نیست لا اقل ظهر یک اذان بگویند. عوض یا حسین اذان بگویند. یک موذن خوش صدا در هیئت ببرند، بگویند: آقای مداح! یک اذان پشت بلند گو بگو. نماز فراموش نشود. امام حسین آمد برای اینکه نماز را احیا کند. نیامد برای اینکه طبل و بوقش نماز را به فراموشی بسپارد.
ناموس داری! الله اکبر! کسی را سراغ دارید مغزش تیر خورده است. قلبش تیر خورده است. بدنش سوراخ، سوراخ است در گودی قتلگاه افتاده است. بعد نگاه می‌کند با چشم‌هایش می‌بیند که به خیمه‌های حرم حمله کردند. از داخل گودی قتلگاه می‌گوید: به ناموس من کار نداشته باشید. گیرم شما دین ندارید، مرد که هستید. دفاع از ناموس! خواهرت کجا می‌رود؟ دخترت کجا می‌رود؟ غیرت ناموسی! با بدن سوراخ سوراخ از گودی قتلگاه از ناموسش دفاع کرد. دفاع از ناموس! قیام امام حسین است.
7- پیام عاشورا، قیام در برابر ظلم و ذلّت
عزت طلبی! فرمود: «هیهات منا الذلة» امام حسین فرمود: من زیر بار ذلت بروم؟ من شیر زهرا خوردم. مادرم فاطمه است. خانواده یک چنین... اگر خانواده عزیز بود، بچه‌اش هم عزیز می‌شود. خانواده حر بود، آزاد بود. بچه‌اش هم آزاد می‌شود. من در دامن زهرا بزرگ شده‌ام. به یزید بله قربان بگویم؟ مادرم زهرا است.
قانون کردن کار خودش، امام حسین نگفت: من زیر بار یزید نمی‌روم. فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَه‏» (بحارالأنوار/ج44/ص324) ای مردم تاریخ! من که رفتم. اما مثل من هم زیر بار مثل یزید نرود. یعنی قصه جرقه نیست. یک جریان در طول تاریخ است. اینطور نبود بگویی: خیلی خوب! حالا یک حادثه‌ای واقع شد. حسینی بود. زیر بار یزید نرفت. یزیدی‌ها هم حسین را کشتند. نه! قصه فرد نیست. نمی‌گوید: «انا لا ابایع یزید» نگفت: من زیر بار یزید نمی‌روم. فرمود: مثل من زیر بار مثل یزید نرود. یعنی الآن شامل شما هم می‌شود. اگر شما مثل حسین هستید زیر بار مثل یزید... خیلی شعار قشنگی است. حیف است یک عزادار این کلمه را حفظ نکند. دیگر کلمه از این آسانتر من سراغ ندارم. حرکت شخصی نیست. برای همه در طول تاریخ! چه چیز؟ فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَه» مثل حسین، با مثل یزید بیعت نمی‌کند. وگرنه می‌گفت: «انا لا ابایع یزید» امام حسین نگفت: من زیر بار یزید نمی‌روم. فرمود: مثل من هم زیر بار مثل او نرود. یعنی قصه شخصی نیست. قصه جرقه نیست. جریان است. کارش را قانون کرد.
همیشه اکثریت دلیل بر حقانیت نیست. در کربلا اکثریت یزیدی بودند. ما نباید بگوییم: اکثریت است پس حق هستند. همیشه اکثریت دلیل حقانیت نیست.
امام حسین پیام داد. گفت: همه چیز فدای دین! حتی جان حسین فدای دین! امام حسین پیام داد. فرمود: خون بر شمشیر پیروز است. شما شمشیر دارید، من خون! من با خون خودم شمشیرهای شما را کور می‌کنم.
می‌گویند: فلانی آدم عزیزی است. خیلی محترم است. کار به کسی ندارد. گوشه گیر است. امام حسین فرمود: این حرف‌ها چیست؟ بعضی جاها باید نظم را به هم زد. بعضی جاها باید بلند شد، شیشه شکست. بعضی جاها باید بلند شد صندلی روی هم انداخت. بعضی جاها باید در گوش خود زد. بعضی جاها آدم باید زن و بچه‌اش اسیر شود. بعضی جاها باید خودش شهید شود. اگر دین در خطر است، نه! آخر ایشان آدم با وقاری است. آدم محترمی است. وقار و محترم چیست؟ ما در فرهنگمان به کسانی آدم محترم می‌گوییم، که آرام بیایند. آرام بروند. خیلی ساکت باشند. گوشه گیر باشند. کار به کسی نداشته باشند. به قول بعضی‌ها می‌گویند: نظم عمومی را به هم نزنند. امام حسین فرمود: این حرف‌ها چیست؟ من نظم عمومی را به هم می‌زنم. من با سخنرانی زینب کبری کودتا می‌کنم. من آبروی بنی امیه را می‌ریزم. گاهی وقت‌ها انسان باید دست به یک عملیات این رقمی بزند. الآن اسرائیل خیلی اسلحه‌اش بیشتر از لبنان است. اوه...! هزار برابر با کم و زیادش. آن کس که اسرائیل را فشل کرد آن عملیات انتحاری بچه‌های لبنان است. بچه می‌گوید: من خودم را فدا می‌کنم. حسین فهمیده کاری کرد که امام خمینی فرمود: رهبر من این بچه‌ی 13 ساله است.
8- برخوردهای اخلاقی امام حسین علیه السلام  با لشگر دشمن
امام حسین فرمود: جنگ هم می‌کنید آدم باید اخلاقش را حفظ کند. وسط جنگ حر آمد گفت: معذرت می‌خواهم. گفت: قبول است. جنگ همراه با اخلاق! اصلاً روز دوم محرم وقتی داشت وارد کربلا می‌شد، به منطقه‌ی آب رسیدند فرمود: هرچه ظرف دارید آب کنید. برای اینکه الآن لشگر حر می‌رسد، آنها تشنه‌شان است، ما برای دشمن آب ذخیره کنیم. الله اکبر! در تاریخ یک چنین آدمی روی کره‌ی زمین هست که فرمانده‌ای مثل امام حسین برای فرمانده لشگر یزید از قبل آب ذخیره کند؟ و حتی در یک صحنه یکی از این یزیدی‌ها که تشنه‌اش بود نمی‌توانست آب بخورد، خود امام حسین مشک را گرفت لبش را تنگ کرد، آب را دهان این گذاشت و حر می‌گفت: از زیر چشم‌هایم، از دور نگاه می‌کردم که امام حسین آب ذخیره کرده و حالا هم آب دهان دشمنش می‌گذارد. الله اکبر! اینها نیست. اینها نیست. نه نمازش در تاریخ است. نه ایثارش در تاریخ است. نه اخلاصش در تاریخ است. نه مناجاتش در تاریخ است. نه آزادی دادن به سرباز در تاریکی در تاریخ است. بعد روز عاشورا اول از همه علی اکبر در میدان رفت. بعد جوان‌های بنی هاشم! در تاریخ چند نفر سراغ دارید که اول بچه‌ی خودش را جبهه بفرستد، بعد بچه‌های مردم را؟ وجودش روی کره‌ی زمین نیست. صدها نکته در کربلا است، در تاریخ نیست. نیست! نیست! حقوق بشر! غربی‌ها از حقوق بشر چه می‌گویند؟! امام حسین زمین کربلا را خرید، که خونش در زمین مردم ریخته نشود. حقوق مردم از دست، از بین نرود. چه می‌گویید؟ چه کسی حرف برای زدن دارد؟ ما حسین داریم. عاشورا خیلی مهم است. عزادارها! صدای طبل‌ها، صدای بلندگوها، بی‌وقت، سد معبر، عملیاتی که باعث عزت اسلام نیست. مردم توجیه نیستند. می‌گویند: چرا؟ یک عزاداری کنید که اگر دوربین‌ها، ماهواره‌ها، نشان دادند به ما نخندند. طوری عزاداری کنیم که امام کاظم عزاداری می‌کرد. امام رضا عزاداری کرد. نباید بگوییم: نه ما عشقمان به امام حسین از امام رضا هم بیشتر است. هیچ کدام از امامان ما قمه نزدند. هیچ کدام از امامزاده‌های ما قمه نزدند. هیچ کدام از مراجع تقلید قمه نزدند. بله می‌شود سوال کرد که آیا قمه زدن حلال است؟ مرجع تقلید هم می‌نویسد بله حلال است. اگر به خودت ضرر نزنی حلال است. ممکن است مرجع بگوید: حالا این حلال چقدر، ما الآن یک میلیارد آدم چین داریم. یک میلیارد، بیشتر از یک میلیارد چین داریم، یک میلیارد بنا است دینی را بگوییم، طبق قرآن و روایات که دنیا سراغ آن بیاید. این دینمان را با یک سلیقه‌های خشک و خشن قاطی می‌کنیم مردم از دین فرار می‌کنند. من به طلبه‌ها می‌گویم: نماز شب را می‌خواهید به مردم بگویید، یک نماز شب آسان بگویید. 11 رکعت نماز بدون «قل هو الله» هم می‌شود خواند. یعنی ده دقیقه! 300 العفو و اینها برای نماز شب آدم‌هایی هستند که یک خرده آب بندی شده باشند. اینکه تازه وارد اسلام می‌شود، یک طوری اسلام را معرفی کنید که بچه‌ها، نسل نو اینها نگاهشان به اسلام که می‌خورد وحشت نکنند. یک اسلام معقول! «هیهات منا الذلة» تابلو بزن در خیابان دنیا راه برو. «هیهات منا الذلة» زیر بار زور نمی‌روم. زیر بار ذلتت نمی‌روم. خوب این شعار بین المللی است. امّا گاهی وقت‌ها یک شعارهایی، شعارهای بین المللی نیست. فقط در یک محل است. مثل لُنگ! لنگ در حمام لباس است. اما در کوچه ما را می‌گیرند. چرا عزاداری ما لنگی باشد؟ چرا کت و شلواری نباشد که همه‌ی دنیا بپسندند؟ طبق عقل، طبق قرآن، طبق روایات! لجبازی نکنیم. می‌خواهید هم بکنید، بکنید. لجبازی نکنید. عزاداری‌تان عزاداری معقول باشد. زمانش، منبرها طول نکشد. مراعات بهداشت را بکنید. جلوی خیابان گوسفند و گاو و شتر نکشیم. خونی کردن خیابان‌ها بهداشتی نیست. با نجس کردن مردم، با رم کردن شتر و گاو و ترس بچه‌ها و زن‌ها، آخر این چه رقم عزاداری است؟ می‌گوید: آخر نذر کردم. بسمه تعالی نذر شما غلط است. کسی اگر نذر کند وسط خیابان، شتر بکشد، مردم بترسند، اصلاً نذر غلط است. یکبار دیگر می‌گویم، به عنوان آخوند می‌گویم. بسم الله الرحمن الرحیم، نذرهایی که سبب مردم آزاری است، سبب نجس کردن است، سبب ترساندن است، این نذرها اصلاً شرعاً جایز نیست. اصلاً نذرت منعقد نشده است. چرا این رقم عزاداری می‌کنند؟ ای عزادارها! از شما که در خط حسین هستید، و اشکتان وصل به اشک فاطمه می‌شود، اشکتان وصل به اشک حضرت مهدی می‌شود، نگذارید این کار مقدس آلوده شود. خدایا ما را جزء عزادارهای واقعی امام حسین قرار بده.            
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
1- آیه 32 سوره احزاب، توقع خداوند از چه کسانی را مطرح می‌سازد؟
1)یاران پیامبر
2 ) همسران پیامبر
3) فرزندان پیامبر
2- قیام امام حسین علیه السلام چه آثار فرهنگی به دنبال داشت؟
1) مبارزه با تفکرات غلط جامعه
2) احیای فرهنگ اصیل اسلامی
3) هردو مورد
3- نماز امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا چگونه بود؟
1) به جماعت در برابر دشمن
2) به جماعت در زیر خیمه‌ها
3) به تنهایی در برابر دشمن
4- آخرین سخنان امام حسین علیه السلام درباره چه امری بود؟
1) سفارش به نماز
2) دفاع از ناموس
3) یادآوری عذاب الهی
5- امام حسین علیه السلام هنگام ورود به سرزمین کربلا، چه تصمیمی برای دشمن گرفت؟
1) بستن آب به روی دشمن
2) مسموم کردن آب برای دشمن
3) ذخیره آب برای دشمن
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 16:44

{را باید این کار رو بکنیم؟؟؟
غیر از اینه که این مسابقات قراره بهونه ای برای افزایش اگاهی ما باشه ....توی اراه دین هم تقلب و حقه؟؟

علت جواب دادن به سوالات درس هایی از قرآن این است که دانش آموزان یک منبع معتبر و کامل برای شرکت در مسابقه داشته باشند و دانش آموزان برای مسابقات باید تمام این مطالب را یاد داشته باشند.پاسخ دادن به این سوالات بسیار آسان است و فقط نیم ساعت وقت می برد.اما اگر کسی پاسخ را بداند و مطمئن باشد که درست است می تواند در وقت خود صرفه جویی کرده و به مطالعه ی جزئیات بپردازد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد